ارسال شده در یادداشت ثابت - پنج شنبه 91/1/18 ساعت 5:42 ع توسط سعید رهبان
وقتی سال 1361 قائم مقام امام خمینی(ره) انتخاب شدند، بزرگواران فوق به طور جداگانه به محضر آیتالله بهاءالدینی(ره) که قطعاً به محضر امام زمان(ع) تشرف داشته است، شرفیاب میشوند و از ایشان دربارة رهبر پس از امام(ره) میپرسند. ایشان پس از نفی رهبری قائم مقام میفرمایند: «همة امید ما به فرزند حضرت زهرا(س) حضرت آقای سید علی خامنهای است». و مکرّر میفرمودند: «از ایشان حمایت و تبعیت کنید». روزی که آیتالله خامنهای به منزل ایشان رفته بودند، آیتالله بهاءالدینی(ره) تا دم در ایشان را همراهی کرده، میفرماید: «تمام شب را تا به صبح از شوق دیدار شما نخوابیدم». بعد از آن هرچه اصرار میکنند، حضرت آیتالله خامنهای نمیگذارند آیتالله بهاءالدینی دست ایشان را ببوسند. نهایتاً آیتالله بهاءالدینی میفرمایند: «اجازه بدهید من دست شما را ببوسم که وقتی فردا به محضر مادرم زهرا(س) مشرف شدم، به ایشان عرض کنم من دست ولیّام را بوسیدم».
بنده خودم از چند تن از اعضای مجلس خبرگان شنیدم که میگفتند، در صبح روزی که آیتالله خامنهای به رهبری انتخاب شدند، به تنها کسی که فکر نمیکردیم ایشان بود و بعد از ظهر به کسی جز ایشان فکر نمیکردیم. حتّی بعضی از ایشان در همان جلسه مکاشفه برایشان پیش میآید و آیتالله خامنهای را غرق در نور میبینند.
بنده خودم از چند تن از اعضای مجلس خبرگان شنیدم که میگفتند، در صبح روزی که آیتالله خامنهای به رهبری انتخاب شدند، به تنها کسی که فکر نمیکردیم ایشان بود و بعد از ظهر به کسی جز ایشان فکر نمیکردیم. حتّی بعضی از ایشان در همان جلسه مکاشفه برایشان پیش میآید و آیتالله خامنهای را غرق در نور میبینند.
پیامهای عمومی ارسال شده
+ تولدتون مبارک
+ شما کجای تهران هستید ؟
+ سلام در مورد خادمی توی تابستان برنامه داری
+ سلام عالی بود خسته نباشی