وقتی گذرا به موضوع حجاب نگاه می کنی از یک طرف به مجموعه ای از جشنواره ها، ماسابقات و برنامه های فرهنگی و نیمه فرهنگی از سوی نهاد های مختلف در موضوع حجاب بر می خوری و از طرف دیگر به سرسره ای که جامعه از بالای ان حرکت کرده و اخرش بی حجابی و از بین رفتن ارزش حجاب است.
شاید چند سال پیش وقتی در مورد بی حجابی جوانان صحبت به میان می امد، قدری ذهن به سمت میل رابطه بین دختر و پسر مایل می شد، ویا علت بی حجابی در محیط های مختلط جوانان مانند دانشگاه را ، اختلاط می پنداشتند، اما حالا با گذشت زمان می بینیم که بی حجابی یا بد حجابی از سنین نوجوان و جوان به سمت میان سالی در حال حرکت است، یعنی دیگر این فقط دختران نیستند که بد حجاب اند بلکه امروز مادران جوان هستند که ارزش حجاب را رعایت نمی کنند.
یعنی همان دختران دیروز حالا مادر شده اند، اما بد حجابی مانده است.
حالا شاید نتوان همان دلایل دیروز را برای توجیه این مسئله ارائه کرد، بلکه شاید آن دلایل یک دلیل مقطعی یا حتی محرک بوده است.
از طرفی با توجه به اینکه حجاب به عنوان یک ارزش در موضع دینی و ملی ما مطرح است، نمی توان بی حجابی یا حتی بد حجابی را امر طبیعی قلمداد کرد، چون اگر به گذشته ایران نگاه کنیم حجاب قطعا در موضع ارزش است و در دین اسلام نیز یک واجب.
حال به مثال اول یادداشت برمی گردیم.
آیا وضعیت امروز جامعه ما در موضع حجاب یک سرسره است که آخرش حذف ارزش حجاب است؟
یا شاید به زودی بی حجابی به یک ارزش تبدیل شود؟
قطعا اگر کشور نتواند طی یک نسل با این موضوع کنار بیاید یا باید منتظر یک فاجعه ارزشی و خانوادگی بود، چون حجاب به عنوان نماد عفت و حریم خانواده اسلامی و ایرانی مطرح است، و اینکه ممکن است بعد از حجاب به ستون های دیگر خانواده حمله شو- به طوری که همین حالا هم این امر در حال اتفاق است- و یا با روش سلبی با آن برخورد شود که البته موجب کاهش آن می شود ولی علاج نیست.
ویا باید به فکر علاج بود!!!
حال باید برای علاج چه کرد؟؟؟
ابتدا باید مشخص کرد درد کجاست!!!؟
آیا علت آن بخاطر بالا رفتن سن ازداواج است؟ آیا بخاطر ماهوراه و تبلیغات رسانه ای است؟ آیا بخاطر سخت گیری های خانواده ها در گذشته است؟ و شاید هزاران آیا دیگر که با پاسخ به آن باید ریشه اصلی پیداشود.
بعد از مشخص شدن علت باید و سایلی که باعث به وجود آمدن این درد شده اند شناسایی و دفع شوند و اگر این لوازم استفاده مفیدی دارند استفاده مفید آن مشخص و آموزش داده شود، تا به مرور زمان استفاده صحیح جایگزین شود.
در مرحله سوم باید با مشخص شدن استراتژی کلان در این زمینه، حرکت به سمت حجاب و تثبیت آن را به صورت جریان در آورد و با تبدیل بد حجابی به جایگاه یک ضد ارزش و یک ضد خانواده از آن دوری کرد.
در آخرین مرحله برای افراد هنجار شکن - به شرطی که تمامی مراحل بالا اجرا صحیح داشته باشد- با استفاده از قوانین و دستورات سلبی حدود تعیین و در اجرای آن در عین انعطاف قاطع بود.
شاید اگر شروع این حمله به حجاب را ابتدای سالهای 70 یا 71 بدانیم، زیاد بی راه نگفته باشیم که :"تا حدود 6 یا 7 سال بعدش چیز در جامعه نمایان نبود و لی کم کم نمایان شد" ، حال اگر می خواهیم درمان آن را به شیوه اصولی انجام دهیم شاید 6 یا 7 سال و شاید هم یک نسل بعد اثرش را ببینیم، البته چون حجاب امری دینی و اسلامی است مسیر ما قدری راحت تر است
کار بزرگ امام(ره)
اولین کار بزرگ او، احیاى اسلام بود. دویست سال است که دستگاههاى استعمارى سعى کردند تا اسلام به دست فراموشى سپرده شود. یکى از نخستوزیرهاى انگلیس در جمع سیاستمداران استعمارى دنیا اعلام کرده بود که ما باید اسلام را در کشورهاى اسلامى منزوى کنیم! قبل و بعد از آن نیز پولهاى گزافى خرج شد تا اسلام در درجهى اول از صحنهى زندگى، و در درجهى دوم از ذهن و عمل فردى انسانها خارج شود؛ چون مىدانستند این دین، بزرگترین مانع در راه چپاول قدرتهاى بزرگ و استکبارى است. امام ما اسلام را دوباره زنده کرد و به ذهن و عمل انسانها و صحنهى سیاسى جهان برگرداند.
دومین کار بزرگ او، اعادهى روح عزت به مسلمین بود. اینگونه نبود که اسلام صرفاً در بحثها و تحلیلها و دانشگاهها و صحن جامعه و زندگى مردم مطرح شود؛ بلکه بر اثر نهضت امام ما، مسلمانها در همه جاى عالم احساس عزت کردند.
یک نفر مسلمان از کشورى بزرگ که مسلمین در آن در اقلیت قرار دارند، به من مىگفت: قبل از انقلاب اسلامى، مسلمان بودن خود را هرگز اظهار نمىکردیم. طبق فرهنگ آن کشور، همه اسم محلى داشتند، و هرچند خانوادههاى مسلمان روى بچههاى خود اسم اسلامى مىگذاشتند، اما جرأت نمىکردند آن اسم را اظهار کنند و از بیان آن خجالت مىکشیدند! اما بعد از انقلاب شما، مردم ما با افتخار اسم اسلامى خود را مىگویند، و اگر از آنها بپرسند که شما چه کسى هستید، اول آن اسم اسلامى را با افتخار بر زبان مىآورند.
بنابراین، با کار بزرگى که امام(ره) انجام داد، مسلمانها در همه جاى دنیا احساس عزت مىکنند و به مسلمانى و اسلام خود مىبالند.
سومین کار بزرگ او این بود که به مسلمانها احساس درک امت اسلامى داد. قبل از این، مسلمانها در هر جاى دنیا که بودند، چیزى به نام امت اسلامى برایشان مطرح نبود و یا اصلاً جدى تلقى نمىشد. امروز همهى مسلمانها در اقصاى آسیا تا قلب آفریقا و تمام خاورمیانه و در اروپا و امریکا، احساس مىکنند که جزو یک جامعهى جهانىِ بزرگ به نام امت اسلامى هستند. امام احساس شعور نسبت به امت اسلامى را ایجاد کرد، که بزرگترین حربه براى دفاع از جوامع اسلامى در مقابل استکبار است.
چهارمین کار بزرگ او، ازالهى یکى از مرتجعترین و پلیدترین و وابستهترین رژیمهاى منطقه و جهان بود. ازالهى حکومت پادشاهى در ایران، یکى از بزرگترین کارهایى بود که کسى مىتوانست آن را تصور کند. ایران مهمترین دژ استعمار در منطقهى خلیجفارس و خاورمیانه بود. این دژ، به دست امام ما در هم فرو ریخته شد.
کار پنجم او، ایجاد حکومتى بر مبناى اسلام بود؛ چیزى که به ذهن مسلمانها و غیرمسلمانها خطور نمىکرد، و خواب خوشى بود که مسلمانهاى سادهلوح هم هرگز آن را با خود تصور نمىکردند و نمىدیدند. امام(ره) در حد یک معجزه، به این خیال افسانهآمیز لباس واقعیت پوشاند.
کار ششم او، ایجاد نهضت اسلامى در عالم بود. قبل از انقلاب اسلامى، در بسیارى از کشورها و از جمله کشورهاى اسلامى، گروهها و جوانها و ناراضیها و آزادىطلبها، با ایدئولوژیهاى چپ وارد میدان مىشدند؛ اما بعد از انقلاب اسلامى، پایه و مبناى حرکتها و نهضتهاى آزادیبخش، اسلام شد. امروز در هر نقطهیى از دنیاى وسیع اسلام که جمعیت یا گروهى به انگیزهى آزادیخواهى و ضدیت با استکبار حرکت مىکنند، مبنا و قاعدهى کار و امید و رکنشان، تفکر اسلامى است.
هفتمین کار بزرگ او، نگرشى جدید در فقه شیعه بود. فقاهت ما پایههاى بسیار مستحکمى داشته و دارد. فقاهت شیعه، یکى از محکمترین فقاهتها و متکى به قواعد و اصول و مبانى بسیار مستحکمى است. امام عزیزمان این فقه مستحکم را در گسترهیى وسیع و با نگرشى جهانى و حکومتى مورد توجه قرار داد و ابعادى از فقه را براى ما روشن کرد که قبل از آن روشن نبود.
کار هشتم او، ابطال باورهاى غلط در باب اخلاق فردى حکام بود. در دنیا پذیرفته شده است که کسانى که در رأس اجتماعات قرار مىگیرند، اخلاق فردىِ خاصى داشته باشند! تکبر ورزیدن، برخوردار بودن از زندگى راحت و مسرفانه، تجملگرایى، خودرأیى و خودخواهى و امثال اینها، چیزهایى است که مردم دنیا قبول کردند که کسانى که در رأس حکومتها قرار مىگیرند، این اخلاق را داشته باشند. حتّى در کشورهاى انقلابى، انقلابیونى که تا دیروز زیر چادرها زندگى مىکردند و در دخمهها مخفى مىشدند، به مجرد اینکه به حکومت مىرسند، وضع زندگیشان عوض مىشود و اخلاق حکومتیشان تغییر مىکند و همان وضعیتى را به خود مىگیرند که بقیهى سلاطین و رؤساى عالم داشتند! ما از نزدیک چنین چیزى را دیدهایم؛ براى مردم هم مایهى تعجب نیست.
امام ما این باور غلط را عوض کرد و نشان داد که رهبر محبوب و معشوق یک ملت و دیگر مسلمانان عالم، مىتواند زندگى زاهدانهیى داشته باشد و به جاى کاخهاى مجلل، در یک حسینیه از دیدارکنندگان پذیرایى کند و با لباس و زبان و اخلاق انبیا با مردم برخورد کند.
اگر دلهاى حکام و زمامداران به نور معرفت و حقیقت روشن شده باشد، تجمل و تشریفات و اسراف و برخورداریهاى زیاد و خودرأیى و تکبر و استکبار، جزو لوازم حتمى زمامدارى آنها محسوب نمىشود. از معجزات بزرگ آن بزرگوار این بود که هم در زندگى خود و هم در آن دستگاهى که به وجود آورده بود، نور معرفت و حقیقت تجلى یافته بود.
کار نهم او، احیاى روحیهى غرور و خودباورى در ملت ایران بود. برادران عزیز! حکومتهاى استبدادى و فردى، سالهاى متمادى ملت ما را به صورت ملتى ضعیف و مستضعف و توسرىخور در آورده بودند؛ ملتى که از استعداد جوشان و خصلتهاى جمعىِ فوقالعاده ممتاز برخوردار است و در طول تاریخ بعد از اسلام، اینهمه افتخارات علمى و سیاسى دارد.
قدرتهاى خارجى - مدتى انگلیسیها و مدتى هم روسها و دیگر دولتهاى اروپایى، و پس از آن امریکاییها - ملت ما را تحقیر کرده بودند. ملت ما هم باور کرده بود که قابلیت و لیاقت کارهاى بزرگ را ندارد، سازندگى از او بر نمىآید، ابتکار از او ساخته نیست و دیگران باید بر او آقایى کنند و به او زور بگویند! بنابراین، روح غرور و افتخار ملى را در ملت ما کشته بودند؛ ولى امام عزیز ما، روح غرور و افتخار ملى را در ملت ایران بیدار و زنده کردند.
در همان حال که ملت ما از احساسات و نخوتهاى بیجاى ناسیونالیستى - که استکبار عامل آن، و رژیم منحوس پهلوى مروجش بود - مبرا هستند، اما احساس عزت و قدرت مىکنند. امروز ملت ما از دست به دست هم دادن و توطئهى مشترک شرق و غرب و ارتجاع نمىترسند و احساس ضعف هم نمىکنند. جوانهاى ما احساس مىکنند که خودشان مىتوانند کشورشان را بسازند. مردم ما احساس مىکنند که قدرت و توان آن را دارند که در مقابل تحمیلها و زورگوییهاى شرق و غرب بایستند. این روح عزت و خودباورى و غرور ملى و افتخارات حقیقى و اصیل را امام(ره) در ملت ما زنده کرد.
و بالاخره دهمین کار بزرگ او، اثبات این نکته بود که «نه شرقى و نه غربى»، یک اصل عملى و ممکن است. دیگران خیال مىکردند که یا باید به شرق متکى بود و یا به غرب، یا باید نان این قدرت را خورد و ستایشش کرد و یا آن قدرت را ! فکر نمىکردند که یک ملت بتواند هم به شرق و هم به غرب «نه» بگوید و بایستد و بماند و خود را روزبهروز ریشهدارتر کند؛ اما امام(ره) این نکته را ثابت کرد.
فرازی از خطبههای نماز جمعه 23/4/1368
دفاع از قیام اسلامی فلسطین واجب عینی
تحقیقاً امروز در زندگی مسلمین و درآفاق اسلامی هیچ مساله ای به اهمیت مسئله ی فلسطین نیست. این بزرگترین بلایی است که در دورانهای اخیر بر آحاد مسلمین نازل شده است که دشمنان جهانی اسلام بخشی ازخانه ی مسلمانان را سنگری برای مبارزه با خواسته ها، حرکتها و حمله به صفوف مسلمانان قرارداده اند . دفاع از قیام اسلامی فلسطین واجب عینی و واضح ترین مصادیق جهاد دفاعی است که تمامی فقهای اسلام بر آن تاکید دارند.
هر وجب از خاک فلسطین یک وجب از خانه ی مسلمین است و هر حاکمیتی به جز حاکمیت اسلام و مردم مسلمان فلسطین حکومتی غاصب محسوب می شود. بحث شما ستیز با یهودیان نیست بلکه مسئله بر سر خانه ی غصب شده مسلمین است.
شکر این نعمت الهی آ ن است که مسلمانان در هر نقطه ای ازجهان بصورت وسیع و همه جانبه فلسطینیانی را که به نام اسلام مبارزه می کنند مورد حمایت سیاسی، تبلیغاتی، اخلای و نظامی قراردهند و آن را تکلیف شرعی خود بدانند.
دوستی با کسانی که پشتیبان همه جانبه غاصبین فلسطین محسوب میشوند مغایر دشمنی با رژیم صهیونیستی است لذا تکیه برحامیان این رژیم قطعاً انحراف و یک اشتباه بزرگ است. کسانی که صهیونیست ها و اسرائیل را تغذیه و یا او را به نحوی کمک می کنند و یا با وی مذاکره میکنند درجبهه ی اسرائیل قراردارند. مبارزه برای بازپس گیری سرزمین فلسطین باید معنای حقیقی داشته باشد. مبارزه در نقطه مقابل سازش قراردارد و در مسئله فلسطین مبارزه یک وظیفه و سازش یک خیانت است.
روشنفکران، نویسندگان، هنرمندان و دست اندرکاران تبلیغات در جهان اسلام باید با احساس تکلیف نسبت به مسئله فلسطین افکار عمومی دنیا را از ظلم بی نظیری که امروز به ملت فلسطین می شود آگاه سازند و برای این منظور باید تمامی ابعاد و شیوه های هنری مورد توجه قرارگیرد.
بخشی از بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با شرکتکنندگان در اولین کنفرانس اسلامی فلسطین 1369/09/13
حمایت از فلسطین
امروز ملت مسلمان فلسطین بپا خاسته است و مسلمانان در هر نقطه ای از جهان باید حمایت از متن جهاد فلسطین را هدف خود قراردهند.
ما با کمال قدرت از مسأله فلسطین حمایت می کنیم اما محافظه کاران و عوامل سازشکاری که داعیه حقوق ملت فلسطین را دارند مطرود میدانیم و باید این معادله را به دنیا تفهیم کنیم.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی و ولی امر مسلمین جهان در آستانه چهارمین سالگرد قیام اسلامی فلسطین (انتفاضه) پیش از ظهر امروز در دیدار اعضای کمیته حمایت از انقلاب اسلامی فلسطین با ایشان طی رهنمودهایی خطاب به آنان ازفلسطین اشغالی به عنوان نقطه ای از عالم اسلام نام بردند که مسلمانان با واردآوردن ضربات خود می توانند پایه های استکبار را متزلزل کرده و در فاصله کوتاهی مسأله فلسطین را حل کنند.
مقام معظم رهبری مسأله فلسطین را مهمترین مسأله بین المللی جمهوری اسلامی ایران ازلحاظ وظیفه شرعی و تأثیر بلندمدت و تاریخی آن یادکردند وافزودند: دشمن با استفاده از غفلتها،اختلافات و هواپرستیهای رایج در میان مسلمانان شجره خبیثه ای را کاشته و دستگاه استکبار نیز با اتفاق کامل به حفاظت از آن پرداخته است. اشغال سرزمین اسلامی فلسطین توسط رژیم غاصب صهیونیستی خسارت بزرگی را بر جهان اسلام تحمیل کرده و زخم مهلکی را بر پیکر مسلمانان وارد آورده است وما برای درمان آن تلاش می کنیم.
حضرت آیت الله خامنه ای به اتفاق نظر فرق اسلامی بر وجوب جهاد علیه غاصبین قدس شریف اشاره کردند و با مورد سئوال قراردادن بی تفاوتی حاکم بر دنیای اسلام نسبت به مسأله بسیار مهم فلسطین فرمودند: ادعای بی ثمر بودن مبارزه بهانه ای خلاف و دروغین است. مسلمانان باید خود را به دفاع از فلسطین موظف بدانند. اگر دولتها و قدرتهای اسلامی نسبت به فلسطین احساس وظیفه وتکلیف کنند می توانند در این نقطه از عالم اسلام چنان ضربه ای بر آمریکا واردسازند که پایه های استکبار متزلزل و در فاصله کوتاهی مسأله فلسطین نیز حل شود.
رهبر انقلاب اسلامی آمادگی جمهوری اسلامی ایران برای سازماندهی نیروها وبکارگیری قدرت حکومتی خود در جهت پایان بخشیدن به اشغال سرزمین اسلامی فلسطین رامورد تأکید قراردادند و افزودند: « دنیای اسلام باید خود را در این مسأله سهیم بداند و نسبت به آن اهتمام ورزد. امروز ملت مسلمان فلسطین بپا خاسته است و مسلمانان در هر نقطه ای از جهان باید حمایت از متن جهاد فلسطین را هدف خود قراردهند و بیتوازنی زننده و فجیع قوا در داخل فلسطین اشغالی را که در یک سوی آن ملتی بی پناه و در سوی دیگر رژیمی غاصب و برخوردار از تمامی تجهیزات سرکوبگری قراردارند ازبین ببرند.
ولی امر مسلمین مردم فلسطین را محور اساسی برای برخورداری از هرگونه حمایتی دانستند و ضمن نفی گروههای سازشکار فلسطین فرمودند: هدف عمده ما قراردادن وسایل مؤثر، در اختیار انقلاب اسلامی فلسطین است پشتیبانی از قیام فلسطین تنها به حمایت اخلاقی، سیاسی و مالی محدود نمی شود بلکه باید فلسطینیان مستقیماً در جهاد علیه رژیم صهیونیستی مورد حمایت قرارگیرند.
ایشاندر بخش دیگری از بیاناتشان توجه اعضای کمیته حمایت از انقلاب اسلامی فلسطین را به مسأله تبلیغات جهانی و استفاده صحیح از وسایل و عناصر مؤثر در این زمینه جلب کردند و خطاب به آنان فرمودند: ما با کمال قدرت از مسأله فلسطین حمایت می کنیم اما محافظه کاران و عوامل سازشکاری که داعیه حقوق ملت فلسطین را دارند مطرود میدانیم و باید این معادله را به دنیا تفهیم کنیم.
برپایه همین گزارش پیش ازبیانات معظم له آقای عطاءالله مهاجرانی معاون حقوقی و پارلمانی رئیٍس جمهور ورئیس کمیته حمایت از انقلاب اسلامی فلسطین گزارش کوتاهی از فعالیتها و برنامه هایاین کمیته را به استحضار مقام معظم رهبری رساند و طی آن تأسیس صندوق جمع آوری کمکهای مالی برای حمایت از قیام اسلامی فلسطین را اعلام داشت که در این رابطه مبلغ یکصد میلیون ریال ازسوی رهبر معظم انقلاب اسلامی به این صندوق ا ختصاص یافت.
در دیدار کمیته حمایت از انقلاب اسلامی فلسطین 1369/09/04
+ تولدتون مبارک
+ شما کجای تهران هستید ؟
+ سلام در مورد خادمی توی تابستان برنامه داری
+ سلام عالی بود خسته نباشی